چرا تو ای خسته. ای از تبار رنجوران. سلام را از یاد برده ای؟
+ نوشته شده در سه شنبه سی و یکم شهریور ۱۳۸۸ ساعت 14:4 توسط مهدي رستمي
|
سلام
کسی بود عین پریدن از جغرافیای هوس..
از کوچه تنها و بی سلام دلش گرفت.
پر گشود و رفت....
...و من ماند و ....
مرا یارای اجابت نکردن بانگ یاران جان نیست.
به یاران جانم که عزیزند همه می گویم:سلام