بر تل تلاوت نگاه کسی چون حسین ایستاده بود خواهری که تمام خواهری اش را ریخت در گفتن سلام.

ارام شد چه زودتر حسین دلش مکرر گفته بود سلام.

سلام بر اربعین یاد

امده بود از راهی دور...

امد و  در  دم دیدار   رفت.

گفت:

من مانند کسی هستم که تنهاست و در تنهایی عمیق خویش تنها یک حرف را بلدوار است.

سلام تمام سهم من است از بودن.