به نام کلمه اغاز یا رحمن.
اینک با من از شکوفه درد سخن بگو. تا در هرم عشقی جگر اور
خویش را برای همیشه از یاد ببرم
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم مهر ۱۳۸۸ ساعت 0:54 توسط مهدي رستمي
|
اینک با من از شکوفه درد سخن بگو. تا در هرم عشقی جگر اور
خویش را برای همیشه از یاد ببرم
دیری است از سمت باران .نوای خوش رویش می اید.
مبارک بادای سلام بادا..
من از خویش انقدر دلم شکست که چند روزی است در تنور تنبیه نگفتن از مرگ خفته ام.
بدا به حال من که جاهلم به حال سلام.
بدا که نمی دانم گل یعنی کدام کلام از مهربانی.